loading...

Content extracted from http://farhangdkh.mihanblog.com/rss.aspx?1739516410

بازدید : 410
چهارشنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 14:23
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ام المومنین خدیجه الکبری :: نورهای ایمان

روز دهم سال دهم بعثت


در ماه مبارك رمضان سال دهم بعثت حضرت خدیجهسلام الله علیهابانوى فداكار و همسر بى نهایت مهربان حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) در روز دهم به سن شصت و پنج سالگى از دنیا رفت، و پیامبر (صلى الله علیه و آله) او را با دست مبارك خویش در حجون مكه (قبرستان ابوطالب) به خاك سپرد، و حزن در گذشت او پیامبر (صلى الله علیه و اله) را بسیار محزون ساخت كه پیامبر (صلى الله علیه و آله) سال در گذشت حضرت حضرت خدیجهسلام الله علیهارا «عام الحزن » سال اندوه نام نهاده، بلى خدیجه همسر بى همتاى پیامبر (صلى الله علیه و آله) بانوئى كه از ثروت او اسلام رونق یافت و پشت پیامبر (صلى الله علیه و آله) راست شد، باید سال در گذشتش را «عام الحزن » نام نهاد و مصیب پیامبر (صلى الله علیه و اله) شدت گرفت، زیرا كه پیامبر (صلى الله علیه و اله) مادر شایسته دخترش زهراى مرضیه را از دست داده و یارى همچون خدیجه را هرگز به دست نخواهد آورد. (1)


به خدا سوگند بهتر از خدیجه را خدا به من عوض نداده
عایشه گفت پیامبر (صلى الله علیه و آله) از خانه بیرون نمى رفت مگر آنكه خدیجه سلام الله علیها را یاد مى كرد، و بر او به خوبى و نیكى مدح و ثنا مى نمود، روزى از روزها غیرت مرا فرا گرفت، گفتم: او پیره زنى بیش نبود، و خدا بهتر از او به شما عوض داده است، پیامبر (صلى الله علیه و آله) غضبناك شد، به طورى كه موى جلوى سرش از غضب تكان مى خورد سپس فرمود: نه به خدا قسم بهتر از او را خدا به من عوض نداده، او به من ایمان آورد هنگامى كه مردم كافر بودند، و تصدیق كرد مرا، هنگامى كه مردم مرا تكذیب مى كردند و در اموال خود با من مواسات كرد، وقتى مردم مرا محروم ساختند، و از او فرزندانى خدا روزى من كرد كه از زنان دیگر محروم فرمود، «یعنى خدا فاطمه را از او به من عنایت فرمود» (2)

زندگینامه حضرت خدیجه(سلام الله علیها)


حضرت خدیجهسلام الله علیها مادر امت (3)
سخن از خدیجه ، سخن از یك دنیا عظمت و پایدارى و استقامت درراه هدف است . به حق قلمفرسایى در باره كسى كه خداوند بر اوسلام و درود فرستاد ، بسى مشكل است . اما به مصداق «مالا یدرك كله لا یترك كله ،» به بررسى گوشه‌هایى از شخصیت و زندگى این بزرگ بانو مى پردازیم :


ولادت و خانواده
خدیجه (سلام الله علیها) 68 سال قبل از هجرت بدنیا آمد . خانواده اى كه خدیجه را پرورش داد ، از نظر شرافت خانوادگى و نسبت‌هاى خویشاوندى ، در شمار بزرگترین قبیله‌هاى عرب جاى داشت . این خاندان در همه حجاز نفوذ داشت . آثار بزرگى و نجابت و شرافت ازكردار و گفتار خدیجه پدیدار بود .
خدیجه از قبیله‌هاشم بود و پدر و اقوامش از ثروتمندان قریش بودند . پدرش خویلدبن اسد قریشى نام داشت . مادرش فاطمه دخترزائد بن اصم بود .


اخلاق خدیجه (سلام الله علیها)
حضرت خدیجهسلام الله علیهادر بین اقوام خود یگانه و ممتاز و میان اقران كم نظیربود . او به فضیلت اخلاقى و پذیرایى‌هاى شایان بسیار معروف بود وبدین جهت زنان مكه به وى حسد مى ورزیدند .


دخترت خویلد در سجایا و كمالات اخلاقى زبانزد و نمونه بود و به حق ایشان كفو خوبى براى پیامبر (صلوات الله علیه و آله) بود . بى تردید مى توان گفت كه این سجایا و فضایل اخلاقى سبب شد تا خدیجه براى همسرى پیامبراكرم (صلوات الله علیه و آله) شایسته شمرده شود . طبق روایات ، او براى پیامبراكرم (صلوات الله علیه و آله) یاورى صادق بود .


آیا خدیجه (سلام الله علیها) قبل از پیامبر (صلوات الله علیه و آله) ازدواج كرده بود ؟
معروف است اولین كسى كه به خواستگارى خدیجه آمد یكى ازبزرگان عرب به نام «عتیق بن عائذ مخزومى » بود . او پس ازازدواج با خدیجه ، در جوانى در گذشت و اموال بسیارى براى خدیجه ارث گذاشت . پس از او «ابى‌هاله بن المنذر الاسدى » كه یكى ازبزرگان قبیله خود او بود ، با وى ازدواج كرد . ثمره این پیوندفرزندى به نام «هند» بود كه در كودكى در گذشت . ابى‌هاله نیز پس از چندى ، وفات یافت و ثروت بسیار از خویش بر جاى نهاد.


هرچند این مطلب كه پیامبر اكرم (صلوات الله علیه و آله) سومین همسر خدیجه بود وجز عایشه با دوشیزه اى ازدواج نكرد ، نزد عامه و اهل تسنن معروف است; ولى مورد تایید همگان نیست . جمعى از مورخان و بزرگان ، نظرمخالف دارند ; براى مثال «ابوالقاسم كوفى » ، «احمد بلاذرى » ، «علم الهدى » ، (سیدمرتضى) در كتاب «شافى » و «شیخ طوسى » در «تلخیص شافى » آشكارا مى گویند كه خدیجه ،هنگام ازدواج با پیامبر ، «عذرا» بود . این معنا را علامه مجلسى نیز تایید كرده است . او مى نویسد : «صاحب كتاب انوارو البدء» گفته است كه زینب و رقیه دختران‌هاله ، خواهر خدیجه بودند .
برخى از معاصران نیز چنین ادعا كرده اند و براى اثبات ادعاى خود كتابهایى نوشته اند .


آشنایى با حضرت محمد (صلوات الله علیه و آله)
فضایل اخلاقى خدیجه ، بسیارى از بزرگان و صاحب منصبان عرب رابه فكر ازدواج با وى مى انداخت . ولى خاطرات همسر پیشین به وى اجازه نمى داد شوهرى دیگر انتخاب كند . تا اینكه با مقامات معنوى حضرت محمد (صلوات الله علیه و آله) آشنا شد و آن دو غلامى كه براى تجارت همراه پیامبر (صلوات الله علیه و آله) فرستاده بود ، مطالب و معجزاتى كه از وى دیده بودند ، براى خدیجه نقل كردند . خدیجه فریفته اخلاق و كمال و مقامات معنوى پیامبر (صلوات الله علیه و آله) شد . البته او از یكى ازدانشمندان یهود و نیز ورقه بن نوفل ، كه از علماى بزرگ عرب وخویشان نزدیك خدیجه به شمار مى رفت ، در باره ظهور پیغمبرآخرالزمان و خاتم الانبیا (صلوات الله علیه و آله) مطالبى شنیده بود . همه این عوامل موجب شد تا خدیجه حضرت محمد (صلوات الله علیه و آله) را به همسرى خودانتخاب كند .


ازدواج خدیجه
زفاف حضرت خدیجهسلام الله علیهابا حضرت محمد (صلوات الله علیه و آله) 2 ماه و 75 روز پس از بازگشت از سفر تجارت شام تحقق یافت . در آن زمان ، حضرت محمد (صلوات الله علیه و آله) 25سال داشت و خدیجه چهل ساله بود . ابن عباس سن ایشان را 28 سال نقل مى كند . هرچند بعضى از مورخان اهل سنت سعى مى كنند این سخن را رد كنند ; چون راوى آن محمد بن صائب كلبى از شیعیان است وآنها او را ضعیف مى دانند .
حضرت خدیجهسلام الله علیهابه سبب علاقه به حضرت محمد (صلوات الله علیه و آله) و مقام معنوى او بارسول خدا ازدواج كرد و تمام دارایى و مقام و جایگاه فامیلى خودرا فداى پیشرفت مقاصد همسرش ساخت .


در عقد ازدواج حضرت محمد (صلوات الله علیه و آله) و خدیجه ، عبدالله بن غنم به آنها چنین تبریك گفت :


هنیئا مریئا یا خدیجه قد جرت لك الطیرفیما كان منك باسعد
تزوجت خیر البریه كلها و من ذا الذى فى الناس مثل محمد ؟


و بشر به البران عیسى بن مریم و موسى ابن عمران فیاقرب موعد
اقرت به الكتاب قدما بانه رسول من البطحاء‌هادو مهتد


گوارا باد بر تو اى خدیجه كه طالع تو سعادتمند بوده و بابهترین خلایق ازدواج كردى . چه كسى در میان مردم همانند محمد (صلوات الله علیه و آله) است . محمد (صلوات الله علیه و آله) كسى است كه حضرت عیسى و موسى به آمدنش بشارت داده اند و كتب آسمانى به پیامبرى او اقرار داشتند .
رسولى كه سر از بطحاء (مكه) در مى آورد و او هدایت كننده وهدایت شونده است .


احترام پیغمبر خدا (صلوات الله علیه و آله) به خدیجه
احترام حضرت محمد (صلوات الله علیه و آله) به خدیجه ، به خاطر عقیده و ایمان اوبه توحید بود .


خصال خدیجه (سلام الله علیها)
حضرت خدیجهسلام الله علیهااز بزرگترین بانوان اسلام به شمار مى رود . او اولین زنى بود كه به اسلام گروید ; چنان كه على بن ابى طالب (علیه السلام) اولین مردى بود كه اسلام آورد . اولین زنى كه نماز خواند ، خدیجه بود. او انسانى روشن بین و دور اندیش بود . با گذشت ، علاقه مند به معنویات ، وزین و با وقار ، معتقد به حق و حقیقت و متمایل به اخبار آسمانى بود . همین شرافت براى او بس كه همسر رسول خدا (صلوات الله علیه و آله) بود و گسترش اسلام به كمك مال و ثروت او تحقق یافت .


خدیجه از كتب آسمانى آگاهى داشت و علاوه بر كثرت اموال و املاك، او را «ملكه بطحاء» مى گفتند . از نظر عقل و زیركى نیزبرترى فوق العاده اى داشت و مهمتر اینكه حتى قبل از اسلام وى را«طاهره » و «مباركه » و «سیده زنان » مى خواندند .
جالب این است او از كسانى بود كه انتظار ظهور پیامبر اكرم (صلوات الله علیه و آله) مى كشید و همیشه از ورقه بن نوفل و دیگر علما جویاى نشانه‌هاى نبوت مى شد . اشعار فصیح و پر معناى وى در شان پیامبر اكرم (صلوات الله علیه و آله) از علم و ادب و كمال و محبت او به آن بزرگوار حكایت مى كند .
نمونه اى از اشعار خدیجه در باره پیامبراكرم (صلوات الله علیه و آله) چنین است :


فلواننى امسیت فى كل نعمه و دامت لى الدنیا و تملك الاكاسره
فما سویت عندى جناح بعوضه اذا لم یكن عینى لعینك ناظره


اگر تمام نعمتهاى دنیا از آن من باشد و ملك و مملكت كسراها وپادشاهان را داشته باشم ، در نظرم هیچ ارزش ندارد زمانى كه چشم به چشم تو نیافتند .
دیگر خصوصیت خدیجه این است كه او داراى شم اقتصادى و روح بازرگانى بود و آوازه شهرتش در این امر به شام هم رسیده بود .
البته سجایاى اخلاقى حضرت خدیجهچنان زیاد است كه قلم از بیان آن ناتوان است . پیامبر اكرم (صلوات الله علیه و آله) مى فرماید : «افضل نساء اهل الجنه خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد ومریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم .»


چه مى توان گفت در شان كسى كه مایه آرامش و تسلاى خاطر رسول خدا (صلوات الله علیه و آله) بود ؟ ! در تاریخ مى خوانیم : «حضرت محمد (صلوات الله علیه و آله) هر وقت از تكذیب قریش و اذیت‌هاى ایشان محزون و آزرده مى شدند ، هیچ چیز آن حضرت را مسرور نمى كرد مگریاد خدیجه ; و هرگاه خدیجه را مى دید مسرور مى شد»


ذهبى مى گوید : مناقب و فضایل خدیجه بسیار است ; او از جمله زنان كامل ، عاقل ، والا ، پاى بند به دیانت و عفیف و كریم و ازاهل بهشت بود . پیامبر اكرم (صلوات الله علیه و آله) كرارا او را مدح و ثنا مى گفت و بر سایر امهات مومنین ترجیح مى داد و از او بسیار تجلیل مى كرد. به حدى كه عایشه مى گفت : بر هیچ یك از زنان پیامبر (صلوات الله علیه و آله) به اندازه خدیجه رشك نورزیدم و این بدان سبب بود كه پیامبر (صلوات الله علیه و آله)بسیار او را یاد كرد .


درود خدا بر خدیجه
خدیجه كبرى چنان مقام والایى داشت كه خداوند عزوجل بارها براو درود و سلام فرستاد . طبق روایتى از حضرت امام محمد باقر (صلوات الله علیه و آله) : پیامبر اكرم (صلوات الله علیه و آله) هنگام باز گشت از معراج ، به جبرئیل فرمود : «آیا حاجتى دارى ؟»
جبرئیل عرض كرد : خواسته ام این است كه از طرف خدا و من به خدیجه سلام برسانى »
در روایتى دیگر مى خوانیم : روزى خدیجه به طلب رسول خدا (صلوات الله علیه و آله) بیرون آمد . جبرئیل به صورت مردى با وى رو به رو شد و از حضرت خدیجهسلام الله علیهااحوال رسول خدا (صلوات الله علیه و آله)را پرسید . خدیجه نمى توانست بگوید رسول خدا (صلوات الله علیه و آله) در كجا به سرمى برد . او مى ترسید این مرد از كسانى باشد كه قصد كشتن پیغمبر(صلوات الله علیه و آله) را دارد . وقتى كه خدمت آن حضرت رسید و قصه باز گفت ،حضرت محمد (صلوات الله علیه و آله) فرمود : «آن جبرئیل بود و امر كرد كه از خداتو را سلام برسانم .»


نقش حضرت خدیجهسلام الله علیهادر پیشبرد اسلام
وقتى حضرت خدیجهدریافت كه سعادتمند شده ، هرچه داشت در راه پیشرفت و موقعیت پیغمبر اسلام (صلوات الله علیه و آله) انفاق كرد . او تمام اموال خویش را به پیامبر (صلوات الله علیه و آله) بخشید و در راه نشر اسلام به مصرف رساند . تا جایى كه هنگام ارتحال ، پارچه اى براى كفن نداشت .
ابن اسحاق جمله اى در شان خدیجه دارد كه گویاى همكارى وصداقت او در پیشبرد اسلام است . او مى گوید : «خدیجه یاور صادق و با وفایى براى پیامبر (صلوات الله علیه و آله) بود و مصیبت‌ها در پى رحلت خدیجه و ابوطالب بر پیامبر (صلوات الله علیه و آله) سرازیر شد .»
گویا این دو ، در برابر هجوم ناملایمات بر پیامبر اكرم (صلوات الله علیه و آله)، سدى بلند و مستحكم بودند .
این جمله ، معروف كه اسلام رهین اخلاق پیامبر (صلوات الله علیه و آله) ، شمشیرعلى (علیه السلام) ، و اموال خدیجه است از نهایت همكارى و صداقت خدیجه پرده بر مى دارد .


فرزندان حضرت خدیجهسلام الله علیها
در تعداد فرزندان حضرت خدیجه، میان مورخان اختلاف است . به گفته مشهور : ثمره ازدواج رسول خدا و خدیجه ، شش فرزند بود .
1-‌هاشم . 2- عبدالله . به این دو «طاهر» و «طیب »مى گفتند . . 3- رقیه . 4- زینب 5- ام كلثوم . 6- فاطمه .
رقیه بزرگترین دخترانش بودو زینب ، ام كلثوم و فاطمه به ترتیب پس از رقیه قرار داشتند . پسران خدیجه پیش از بعثت پیامبر (صلوات الله علیه و آله) ، بدرود زندگى گفتند . ولى دخترانش ، نبوت پیامبر(صلوات الله علیه و آله) را درك كردند .
گروهى از محققان معتقدند : قاسم و همه دختران رسول خدا (صلوات الله علیه و آله)پس از بعثت به دنیا آمدند و چندروز پس از پیامبر خدا (صلوات الله علیه و آله) به مدینه هجرت كردند .


وصیت خدیجه
حضرت خدیجه(سلام الله علیها) سه سال قبل از هجرت بیمار شد . پیغمبر (صلوات الله علیه و آله) به عیادت وى رفت و فرمود : اى خدیجه ، «اما علمت‌‌ان‌الله قد زوجنى معك فى الجنه » ; آیا مى دانى كه خداوند تو را دربهشت نیز همسرم ساخته است ؟ !
آنگاه از خدیجه دل جویى و تفقد كرد ; او را وعده بهشت داد ودرجات عالى بهشت را به شكرانه خدمات او توصیف فرمود .
چون بیمارى حضرت خدیجهسلام الله علیهاشدت یافت ، عرض كرد : یا رسول الله ! چندوصیت دارم : من در حق تو كوتاهى كردم ، مرا عفو كن .
پیامبر (صلوات الله علیه و آله) فرمود : هرگز از تو تقصیرى ندیدم و نهایت تلاش خود را به كار بردى . در خانه ام بسیار خسته شدى و اموالت را درراه خدا مصرف كردى .
عرض كرد : یا رسول الله ! وصیت دوم من این است كه مواظب این دختر باشید . و به فاطمه زهرا (سلام الله علیها) اشاره كرد . چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد . پس مبادا كسى از زنان قریش به اوآزار برساند . مبادا كسى به صورتش سیلى بزند . مبادا كسى بر اوفریاد بكشد . مبادا كسى با او برخورد غیر ملایم و زننده اى داشته باشد .


اما وصیت سوم را شرم مى كنم برایت بگویم . آن را به فاطمه عرض مى كنم تا او برایت بازگو كند . سپس فاطمه را فراخواند و به وى فرمود : «نور چشمم ! به پدرت رسول الله بگو :مادرم مى گوید : من از قبر در هراسم ; از تو مى خواهم مرا درلباسى كه هنگام نزول وحى به تن داشتى ، كفن كنى .»


پس فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر(صلوات الله علیه و آله) عرض كرد . پیامبر اكرم (صلوات الله علیه و آله) آن پیراهن را براى خدیجه فرستاد و او بسیار خوشحال شد . هنگام وفات حضرت خدیجه، پیامبراكرم (صلوات الله علیه و آله) غسل و كفن وى را به عهده گرفت . ناگهان جبرئیل درحالى كه كفن از بهشت همراه داشت ، نازل شد و عرض كرد : یا رسول الله ، خداوند به تو سلام مى رساند و مى فرماید : «ایشان اموالش را در راه ما صرف كرد و ما سزاوارتریم كه كفنش را به عهده بگیریم .»


وفات خدیجه (سلام الله علیها)
خدیجه در سن 65 سالگى در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج ازشعب ابوطالب جان به جان آفرین تسلیم كرد . پیغمبر خدا (صلوات الله علیه و آله)شخصا خدیجه را غسل داد ، حنوط كرد و با همان پارچه اى كه جبرئیل از طرف خداوند عزوجل براى خدیجه آورده بود ، كفن كرد . رسول خدا (صلوات الله علیه و آله) شخصا درون قبر رفت ، سپس خدیجه را در خاك نهاد وآنگاه سنگ لحد را در جاى خویش استوار ساخت . او بر خدیجه اشك مى ریخت ، دعا مى كرد و برایش آمرزش مى طلبید . آرامگاه خدیجه درگورستان مكه در «حجون » واقع است .
رحلت خدیجه براى پیغمبر (صلوات الله علیه و آله) مصیبتى بزرگ بود ; زیرا خدیجه یاور پیغمبر خدا (صلوات الله علیه و آله) بود و به احترام او بسیارى به حضرت محمد(صلوات الله علیه و آله) احترام مى گذاشتند و از آزار وى خوددارى مى كردند .


یاد خدیجه
رسول خدا (صلوات الله علیه و آله) با این كه بعد از رحلت حضرت خدیجه(سلام الله علیها) بازنانى چند ازدواج كرد ; ولى هرگز خدیجه را از یاد نبرد . عایشه مى گوید : هر وقت پیغمبرخدا (صلوات الله علیه و آله) یاد خدیجه مى افتاد ، ملول وگرفته مى شد و براى او آمرزش مى طلبید . روزى من رشك ورزیدم وگفتم : یا رسول الله ، خداوند به جاى آن پیرزن ، زنى جوان وزیبا به تو داد .


پیغمبر (صلوات الله علیه و آله) ناگهان بر آشفت و خشمگینانه دست بر دست من زد وفرمود : خدا شاهد است خدیجه زنى بود كه چون همه از من رومى گردانیدند ، او به من روى مى كرد ; و چون همه از من مى گریختند، به من محبت و مهربانى مى كرد ; و چون همه دعوت مرا تكذیب مى كردند ، به من ایمان مى آورد و مرا تصدیق مى كرد . در مشكلات زندگى مرا یارى مى داد و با مال خود كمك مى كرد و غم از دلم مى زدود .


حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمود : «وقتى خدیجه از دنیا رفت ،فاطمه كودكى خردسال بود ، نزد پدر آمد و گفت : «یا رسول الله امى » ; مادرم كجاست ؟
پیامبر (صلوات الله علیه و آله) سكوت كرد . جبرئیل نازل شد و گفت : خدایت سلام مى رساند و مى فرماید : به زهرا بفرما ، مادرت در بهشت و در كاخ طلایى كه ستونش از یاقوت سرخ است و اطرافش آسیه و مریم هستند ،جاى دارد .


پى نوشت‌ها :
1- اسد الغابه، مسار الشیعه، مفید - نقل از رمضان در تاریخ.
2- اسد الغابه مسار الشیعه مفید - نقل از رمضان در تاریخ.
3- محمد محسن طبسى_ ماهنامه كوثرشماره


تعداد صفحات : 2

آمار سایت
  • کل مطالب : 22
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 47
  • بازدید کننده امروز : 46
  • باردید دیروز : 1
  • بازدید کننده دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 48
  • بازدید ماه : 763
  • بازدید سال : 1689
  • بازدید کلی : 93414
  • کدهای اختصاصی